عقیده

بدعت بازنگری فهم نص


از جمله افکار و اندیشه­ های مخالف با این اصل – فهم نصوص کتاب و سنت مطابق با فهم صحابه – فکر و اندیشه ­ی خطرناکی است که در این عصر و زمان ظهور کرده و «بازنگری فهم نص» نام دارد؛ این اندیشه نزد پیروانش به این معناست که ما در این عصر و زمان نیازی به فهم صحابه نداریم؛ و فهم مذکور برای زمان معینی بوده که دوران آن سپری شده است؛ و باید فهم دیگری از نصوص داشته باشیم که با زندگی معاصری تناسب داشته باشد که سراسر پیشرفت و تمدن است.

پیروان این اندیشه، اسامی مختلفی دارند مثل: «عصرانیون یا حداثیون یا لیبرالیون» [یا نواندیشان، مدرنیست­ها یا لیبرال­ها».

تردیدی نیست که اندیشه­ ی مذکور از جهات زیادی با اصول اهل سنت و جماعت در اعتقاد مخالف است:

الف) بدعتی منکر است؛ بدعتی که نزد مسلمانان در سه قرن اول نبوده است؛ سه قرنی که رسول الله ح آنها را بهترین قرون معرفی می کند؛ عمران بن حصین روایت می کند که رسول الله فرمودند: «خَيْرُكُمْ قَرنِي، ثُمَّ الَّذِينَ يلوُنَهم، ثُمَّ الَّذِينَ يلُونَهُم، ثُمَّ الَّذِينَ يلوُنَهم»: ««بهترين مردم کسانی هستند که در دوران من به سر می­برند (صحابه)، سپس نسلی که پس از ايشان می­آيند (تابعين) و سپس نسلِ بعدی (تبع تابعين)». به روایت بخاری و مسلم

ب) اندیشه­ی مذکور مخالف با دلالت کتاب و سنت صحیح مبنی بر وجوب مقید بودن به فهم صحابه از نصوص شرعی و حذر از بدعت­ها و گمراهی­هایی است که مخالف این فهم می باشند.

ج) اندیشه ­ی مذکور از مصادیق تحریف معانی می­باشد؛ چون بازنگری در قرائت نص به این معناست که هر خواننده­ای از نص همان برداشتی را مد نظر قرار دهد که برای او شیرین­تر و زیباتر جلوه می­کند بدون اینکه ضابطه­ای وجود داشته باشد که این فهم را ضابطه­ مند و منظم کند. و به این ترتیب برای یک نص، معانی متعددی متصور خواهد بود که با معنای صحیح نص تناقض دارد. و این دقیقا همان تحریف معنا می­باشد. و همان آفتی است که بنی اسرائیل گرفتار آن شد؛ چنانکه الله متعال در مورد آنها می­فرماید: ﴿فَبِمَا نَقۡضِهِم مِّيثَٰقَهُمۡ لَعَنَّٰهُمۡ وَجَعَلۡنَا قُلُوبَهُمۡ قَٰسِيَةٗۖ يُحَرِّفُونَ ٱلۡكَلِمَ عَن مَّوَاضِعِهِۦ﴾ [المائدة: 13] «پس به [سزای] پیمان‌شکنی‌شان، آنان را از رحمت خویش دور ساختیم و دل­های­شان را سخت گرداندیم؛ [زیرا با تغییرِ لفظ و تأویلِ معنا] سخنان [الله] را از جایگاهش تحریف می‌کنند».

د) اندیشه ­ی مذکور دروازه­ی شر و فساد را باز می­کند چنانکه نصوص شرعی بازیچه ­ی دست کسانی قرار می گیرد که از نص همان چیزی را می فهمند و برداشت می­کنند که با هوی و هوس و مزاج آنها موافقت داشته و همسو باشد؛ و به این ترتیب حق و هدایتی  ضایع می­شود که الله متعال از این نصوص اراده نموده است؛ و این به شدت با حکمت الله در هدایت مردم و خارج نمودن آنها از تاریکی­ها به سوی نور تناقض دارد؛ چنانکه الله متعال در شأن کتاب بزرگوارش می­فرماید: ﴿يَهۡدِي بِهِ ٱللَّهُ مَنِ ٱتَّبَعَ رِضۡوَٰنَهُۥ سُبُلَ ٱلسَّلَٰمِ وَيُخۡرِجُهُم مِّنَ ٱلظُّلُمَٰتِ إِلَى ٱلنُّورِ بِإِذۡنِهِۦ وَيَهۡدِيهِمۡ إِلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِيمٖ﴾ [المائدة: 16] «الله به وسیله­ی این [کتاب،] کسانی را که به دنبال رضایتش باشند به راه­های سلامت هدایت می‌کند و به فرمان خویش آنان را از تاریکی­ها به سوی روشنایی می‌بَرد و به راهی راست هدایت می‌کند».

5- یکی دیگر از اصول اهل سنت در اثبات مسائل عقیده، مراجعه به لغت عرب در فهم نصوص کتاب و سنت صحیح می­باشد؛ و این زمانی است که توضیحی برای نصی در نصوص نیابیم؛ چراکه قرآن به زبان عربی مبین نازل شده است؛ چنانکه الله متعال میفرماید: ﴿إِنَّآ أَنزَلۡنَٰهُ قُرۡءَٰنًا عَرَبِيّٗا لَّعَلَّكُمۡ تَعۡقِلُونَ﴾ [يوسف: 2] «ما آن را قرآنی [به زبان] عربی نازل کردیم؛ باشد که [در مفاهیمش] بیندیشید». و الله عزوجل می­فرماید: ﴿وَكَذَٰلِكَ أَنزَلۡنَٰهُ قُرۡءَانًا عَرَبِيّٗا وَصَرَّفۡنَا فِيهِ مِنَ ٱلۡوَعِيدِ لَعَلَّهُمۡ يَتَّقُونَ أَوۡ يُحۡدِثُ لَهُمۡ ذِكۡرٗا﴾ [طه: 113] «و اینچنین آن را قرآنی [به زبان] عربی نازل کردیم و هشدارهای گوناگون در آن بیان نمودیم؛ باشد که [از عذاب الهی] بپرهیزند یا [این کتاب] برای­شان پندی پدید آورَد».

 

803 جار خوێندراوه‌ته‌وه‌
02/03/2020
بڵاوكردنه‌وه‌ی بابه‌ته‌كان مافی هه‌موو كه‌سێكه‌ به‌مه‌رجێك ئاماژه‌ به‌ سه‌رچاوه‌كه‌ی بدات.