عقیده

مجموعه مباحثی حول عقیده

عقیده

عقیده عبارت است از: "الأمور التي يجب أن يصدق بها القلب، وتطمئن إليها النفس، حتى تكون يقينا ثابتا لا يمازجها ريب، ولا يخالطها شك". [ الوجیز في العقیدة: 24]  

اموری که باید قلبا آن ها را تصدیق نمود و نفس آدمی بر آن ها آرام بگیرد بگونه ای که به درجه یقینِ ثابتی برسد که کوچکترین شک و تردیدی بر آن وارد نشود.

همچنین مقصود از عقیده امور اعتقادی همانند ایمان به خداوند متعال و پیامبران الهی و... است کما اینکه در معاجم چنین آمده است:

 "والعقيدة في الدِّين ما يُقْصَدُ به الاعتقاد دون العمل؛ كعقيدة وجود الله وبعث الرسل"

نگا معاجم اللغة: لسان العرب، القاموس المحيط، المعجم الوسيط: " مادة عقد"

مقصود از عقیده در دین مسائل اعتقادی همچون ایمان به وجود خداوند متعال و بعثت پیامبران است و اعمال داخل در این مفهوم نمی باشد.

نخست باید بیان کنیم که این کلمه، کلمه ای اصیل و فصحی است که مشتقات آن نیز در قرآن وارد شده است، به عنوان نمونه در آیه اول سوره مائده:

 ﴿ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ أَوْفُواْ بِالْعُقُودِ ﴾ و همچنین آیه ۸۹ همین سوره مبارکه: ﴿وَلَكِن يُؤَاخِذُكُم بِمَا عَقَّدتُّمُ الأيمان ﴾

ثانیا: علما در مورد اصطلاحات فرموده اند: "والاصطلاحات لا مشاحة فيها إذا لم تتضمن مفسدة"

مدارج السالكين ۳۰۶/۳ و تاج العروس ۱۰۲/۴

در جواز بکارگیری اصطلاحات میان علما بحث و مناقشه ای نیست مادامیکه آن مصطلح متضمن معانی فاسدی نباشد.

 با این وجود در حدیث وارد شده که پیامبر خدا صلی الله علیه وسلم فرمودند: "لايعتقدُ قلبُ مسلم على ثلاث خصال إلاَّ دخل الجنَّة إخلاص العمل لله، والنصيحة لولاة الأمر، ولزوم الجماعة"

هیچ مسلمانی نیست که به این سه خصلت اعتقاد قلبی داشته باشد مگر اینکه وارد بهشت می شود، اخلاص در عمل برای الله متعال، نصح ولات امور و ملازمت بر جماعت مسلمانان.

و بکارگیری این کلمه در میان علمای اهل سنت و جماعت از صدر اسلام تا به الان مشهور و مشهود بوده است به عنوان مثال امام جعفر احمد بن محمد طحاوی رحمه (متوفای ۳۲۱ هـ) که در کتاب عقیده خود - مشهور به عقیده طحاوی - می فرماید:  "هذا ذكر بيان عقيدة أهل السنة والجماعة"

این ذکر و بیان عقیده اهل سنت و جماعت است.

و جز گروهی از اهل بدعت در عصر حاضر کسی با استعمال این کلمه مخالفتی نکرده است.

"المصطلح أو الاصطلاح يدلُّ على اتفاق أصحاب تخصص ما على استخدامه للتعبير عن مفهوم علميّ محدد"

مصطلح یا اصطلاح، انتخاب کلمه ای است از طرف متخصصین در مساله ای، برای تعبیر از مفهوم علمی خاصی.

اهمیت یادگیری علم عقیده

از جندب بجلی رضي اللّٰه عنه روایت شده که فرمود:

"كنا مع رسول اللّٰه صلى اللّٰه عليه وسلم ونحن فتيان حزاورة، فتعلمنا الإیمان قبل أن نتعلم القرآن، ثم تعلمنا القرآن، فازددنا به إيماناً" [أمالي از ابو إسحاق-شماره حديث/۴۰ - و آلبانی در صحيح ابن ماجه/۶۰ - آن را صحیح نامیده است]

ما همراه رسول اللّٰه صلی اللّٰه علیه وسلم بودیم در حالی که تازه به دوران بلوغ رسیده بودیم، ایمان را قبل از فراگیری قرآن، آموختیم، سپس قرآن را فرا گرفتیم، این گونه بود که با یادگیری قرآن ایمانمان افزایش می یافت.

دراسه عقیده، برای تصحیح اعتقادات فاسد

یکی از دلایلی که ما عقیده صحیح را یاد می گیریم، تصحیح معتقداتمان است و این امری بغایت مهم و اساسی است. چرا که عقیده؛ اساس و زیر بنایی ست که اعمال انسان بر آن بنا می شود، و قبول اعمال صالح بر سلامت این عقیده متوقف است یعنی تا اصول عقیده از شرک و کفر سالم نباشد، عملی مقبول نخواهد شد، و هر کس شرک و کفر اکبر داخل در عقیده اش باشد؛ - پناه بر خدا – کافر خواهد شد و از چنین شخصی هیچ اعمال صالحی پذیرفته نخواهد شد. الله سبحان می فرماید: { لَئِنْ أَشْرَكْتَ لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ وَلَتَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ } [زمر:65]

 ما عقیده صحیح را به این دلیل یاد میگیریم چون تعلیم عقیده صحیح؛ انسان را از شرک محافظت کرده و نسیان عقیده صحیح؛ سبب وقوع در شرک و خرافات می شود.

عقیده؛ اشرف علوم و باعظمت ترین آنهاست؛ چرا که شرف و منزلت هر علمی به معلوم آن است و چنانچه مشهود است؛ هیچ معلومی بزرگتر از ذات و صفات پروردگار سبحان نیست.  

عقيده صحيح خشيت و همچنین دوری گرفتن انسان از معاصی را ازدیاد می بخشد، چرا که توحید معرفت آن چیزی است که برای الله سبحان شایسته است و معرفت و آگاهی به مسائلی است که الله متعال از آن پاک و مبری است. معرفت الله نیز اصلی از اصول خشیت است، پس هر اندازه معرفت و شناخت نسبت به الله عزوجل بیشتر باشد؛ به همان اندازه خشیتمان نسبت به او زیادتر می شود.

ما عقیده را از این جهت یاد می گیریم تا از دام شهوات نجات یابیم، و از ارتکاب معاصی فاصله بگیریم، پس شخص مسلمانِ مؤمن چگونه می تواند دچار معصیت شود در حالی که می داند الله متعال به حال او بصیر، سمیع و رقیب است؟!

عقیده صحیح مانع شُبُهات است، ما عقیده صحیح را یاد می گیریم تا از فِتَن و شُبهاتی که مانند امواج دریا پشت سر هم به سویمان می آید؛ در امان باشیم.

دنیا مملؤ از مذاهب فکری و مناهج باطل و ویرانگر است، پس بر هر مسلمان متعهدی لازم و ضروری است که نسبت به عقیده صحیح عالِم و آگاه و دارای فهمی صحیح از این عقیده باشد تا بدین وسیله بتواند خبیث را از طیّب، ضعیف را از صحیح و باطل را از حق و صواب جدا کند.

یادگیری عقیده از خلال رد شبهات مبتدعین

شیخ عبدالرحمن عبدالخالق حفظه الله می فرماید:

 "ولا شك أن تعليم العقيدة من خلال الرد على الشبهات عظيم جدا لأن الأشياء تعرف بأضدادها والنور لا يعرف إلا بالظلام والحق لا يهتدى إليه إلا من خلال العلم بالباطل كما قال تعالى {فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى} [البقرة: ٢٥٦] وهذا يعني أنه لا بد أن يكون علم بالطاغوت حتى يكفر به" [نگا: القضايا الكلية للاعتقاد في الكتاب والسنة/ عبدالرحمن عبدالخالق]

يعنی: بدون شک تعلیم علم عقیده از خلال رد شبهات بسیار مهم و کارساز است، چرا که اشیاء با ضدهایشان شناخته می شوند. نور را نمی توان شناخت مگر با تاریکی و نمی توان به حقیقت رسید مگر با شناخت باطل کما اینکه خداوند متعال می فرمایند:

 "پس هرکس که به طاغوت کفر ورزید و به خداوند ایمان بیاورد به ریسمانی بس محکم چنگ زده است." [بقره: ۲۵۶]

این آیه به این معناست که برای آن که به طاغوت کفر ورزید باید آن را شناخت.

908 جار خوێندراوه‌ته‌وه‌
23/08/2018
بڵاوكردنه‌وه‌ی بابه‌ته‌كان مافی هه‌موو كه‌سێكه‌ به‌مه‌رجێك ئاماژه‌ به‌ سه‌رچاوه‌كه‌ی بدات.