سلسله مقالاتی در علم عقیده
(بر اساس کتاب « از اصول اعتقادی اهل سنّت و جماعتِ» دکتر العقل و ماموستا کریکار)
مقاله دوّم- تعریف مفاهیم مقدّماتی
عقیده:
الف- از نظر لغوی- معانی زیر را در بر دارد:
1- العقد: گره، قرارداد
2- التوثیق: اطمینان یافتن و اعتماد کردن
3- الإحکام: محکم و سفت کردن
4- الربط بالقوة: محکم بستن
ب- از نظر اصطلاحی: ایمانی محکم و استوار است که نزد دارندهاش، هیچ شک و گمانی در صحت و درستی آن نیست.
بنابراین تعریف، عقیده اسلامی عبارتست از « ایمانی محکم و استوار به خداوند بزرگ ( بدین طریق که یگانه و منزّه، دانسته شود و در مقابل فرامینش، اطاعت و پیروی کامل، اظهار گردد). همچنین ایمانی استوار به ملائکه خداوند، کتابها و فرستادگان او، روز قیامت، قدر، هرگونه خبر و امر غیبی دیگر و به تمامی قطعیات دین؛ چه علمی و تئوری باشند و چه عملی و تطبیقی».
سلف: پیشوایان این امّت هستند که عبارتند از صحابه، تابعین و ائمه هدایت خدایی که در سه قرن برتر
زیستهاند. همچنین هر شخص دیگری – در دورههای بعدی- که بر منهج و بینش آنان حرکت کند، جهت نسبت به آنان سلفی نامیده میشود.
اهل سنّت و جماعت:
اهل:
الف- از نظر لغوی: واژهای عربی است که معانی زیر را در بر
دارد:
1- نزدیکان و خویشاوندان (أهل الرّجل)
2- تبعه یک مکان ( أهل أربیل)
3- همچنین کسانی که به یک بینش، منهج و رفتار معینِ مربوط به یک عرصه، پایبند هستند؛ همچنانکه گفته میشود (أهل الفن).
ب- از نظر اصطلاحی: مراد از اهل در بحث عقیده، معنای سوم مذکور در فوق است.
سنّت:
الف- از نظر لغوی: واژهای عربی است به معنای مسیر و منهج.
ب- از نظر اصطلاحی: عبارتست از مجموع اعتقادات، مواضع، دانش، روش، راهنمایی و رفتاری که پیامبر 4 بر آن بوده است.
جماعت:
الف- از نظر لغوی: واژهای عربی است به معنای گروه و دسته.
ب- از نظر اصطلاحی: اصحاب پیامبر 4 و تمامی کسانی که پیرو منهج ایشان هستند.
بنابرآنچه گفته شد اهل سنّت و جماعت: تمامی کسانی هستند که رهرو مسیر و منهج پیامبر 4و یارانشان هستند. در زیر، ویژگیهای اصلی اهل سنّت و جماعت ذکر میشود:
1- در بینش و شناسنامه عقیدتی، دانش، روش، دینداری، رفتار و اخلاق، پیرو پیامبر 4 هستند و به منهج و سنّت ایشان پایبندند.
2- بر حق و حقخواهیای جمع شدهاند که صحابه بر آن بودند. آنان اصل دین را نگاه داشتهاند و در آن دچار اختلاف نشدهاند. پیرو پیشوایانی شدهاند که حقیقت و راستی موجود نزد صحابه را شناختهاند، به آن پایبند شدهاند و همین مسیر را پیموده و از آن منحرف نگشتهاند.
3- با توجّه به اینکه پایبندی شدیدی به سنّت داشتند و بر اقتدا به سیره و سنّت پیامبر 4 مصرّ بودند نامهای دیگری نیز بر آنان گذاشتهاند؛ ازجمله: «أهل الحدیث» (محدّثین)، « أهل الأثر»[1](اهل اثر)، « أهل الإتّباع» (اهل پیروی)، « الطائفة المنصورة»[2] (طایفه پیروزمند) و « الفرقة النّاجیة»[3] ( گروه سرافراز).
4- آنچه مهم و مطلوب است پایبندی به منهج اصحاب در بینش، دیدگاه، حرکت، موضع، اخلاق و رفتار است نه تظاهر و عرض اندام با نام اهل سنّت و جماعت و ادّعای کذب انتساب به آن؛ چنانکه بسیاری از افراد و گروهها چنین میکنند.
[1]- علمای حدیث، دو تعریف از اثر، ارائه کردهاند: در تعریف اول، اثر هممعنی و مرادف با حدیث است. اما در تعریف دوم، مراد از اثر هر چیزی است که از غیر پیامبر 4 (اعم از صحابی، تابعی، تابع تابعی و ...)روایت گردد. (محمد حسن عبدالغفار، شرح البیقونیة: 2/3) در اینجا مراد، تعریف اوّل است.
2- عنوان «الطائفة المنصورة» برگرفته از این حدیث پیامبر 4 است که میفرماید: « لَا تَزَالُ طَائِفَةٌ مِنْ أُمَّتِي عَلَى الْحَقِّ مَنْصُورَةٌ» (صحیح ابنحبّان: 6714). در مورد ویژگیهای طائفه منصوره، احادیث فراوانی وجود دارد که امکان ذکر آن در این مختصر نیست.
3- عنوان الفرقة الناجیة برگرفته از حدیث مشهوری است که روات مختلف آن را با الفاظ متفاوت روایت کردهاند؛ در این حدیث، پیامبر 4 اطّلاع میدهد که امّت وی دچار تفرقه خواهد شد به نحوی که به 73 فرقه، تقسیم میگردد؛ در این میان تنها یک
فرقه، نجاتیافته خواهد بود که « جماعت» است (برای نمونه: الترمذی:2641).